سه سال صبر بیحاصل برای درست کردن راه دو کیلومتری قپچاق!
حدود چهار سال پیش بود که با روی کار آمدن نمایندگان جدید بحث زیرسازی و آسفالت راه روستای قپچاق تا سه راهی آغداش قوت گرفت و عملیات آن حدود یک سال پس از انتخابات مجلس شروع شد. ولی متاسفانه روندِ بسیار کند پیشرفت پروژه، خود به یک مشکل جدی و لاینحل برای مردم منطقه تبدیل شد. شاید خود مردم قپچاق آرزو میکردند که این پروژه هیچ گاه شروع نمیشد. چرا که در این مدت مردم این روستا و مناطق اطراف با سختی های بیشماری دست به گریبان بودهاند.
از گل و لای بی اندازه در فصل زمستان گرفته تا گرد و خاک طاقت فرسای تابستان مردم این منطقه را به ستوه آورده است. وضعیت نامطلوب این راه به حدی است که مردم در زمان بارندگی میبایستی که با چکمه در این مسیر تردد نمایند. اغلب رفت و آمد با دوچرخه و موتورسیکلت نیز هنگام بارندگی با دشواری زیادی امکان پذیر است.
درست است که شروع به کار هر طرح عمرانی سختی های خاص خودش را دارد و مردم بایستی تا اتمام پروژه صبر و تحمل به خرج دهند ولی سه سال صبر طاقت فرسا و اعصابکُش برای بهسازی و آسفالت دو کیلومتر راه اصلا معقول به نظر نمیرسد. جالب اینجاست که قبلا جاده مورد نظر درست است که با کیفیت زیاد مطلوبی به سر نمیبرد ولی لااقل آسفالت بود و تردد در آن بسیار راحت تر از الان صورت میگرفت.
نقطه قابل تامل دیگر بلند پروازی عجیب افراد و مسئولین دست اندر کار در اجرای این پروژه است که قصدشان احداث یک جاده بسیار عریض چند بانده با بلوار بزرگی در وسط آن میباشد. با وجود اینکه ادامه این جاده یعنی از سه راهی آغداش تا پل احمدآباد نیز نیاز مبرم به زیرسازی اساسی و آسفالت ریزی دارد ولی مسئولین امر کاملا به این مسئله بی تفاوت بوده و تنها فعالیتشان را در محدوده روستای قپچاق متمرکز نمودهاند. به نظر میرسد که این کار مسئولین و نمایندگان محترم یک تصمیم احساسی و به دور از ارزیابی های استاندارد و معممول راهسازی و بدور از آرمانهای اصلی خدمترسانی برای مردم منطقه بوده است.
در آخر مسئلهای که ذهن ما را مشغول کرده است یافتن پاسخی برای این سؤال است که ما سه سال تمام برای اتمام این دو کیلومتر راه صبر کردیم و بی نتیجه بود بعد از این، چند سال دیگر باید صبر کنیم؟
انشالله تو انتخابات آینده نیت آسفالت کردنشو میگیرن و تو انتخابات بعد از اون یه طرفشو درست می کنن و متاسفانه مثل جاده میاندوآب چهاربرج ولش می کنن 🙂
بله متاسفانه. دروغ، وعده توخالی و بی اهمیت بودن حقوق مردم واقعیت تلخ ماست و در تمام ابعاد جامعه هم رخنه کرده است.