تراکتور نه مال قلعه نوعی است نه مال عباسی، (تحلیل اوجاق از آمدن مجدد قلعه نوعی به تراکتور)
اکثریت طرفداران تیم تراکتور دوست نداشتند تونی از این تیم جداشود و یا اگر هم امکان حضور وی در تیم تراکتور نبود، دوست داشتند یکی مثل رسول خطیبی جای او را بگیرد ولی اینگونه نشد و از 5 کاندیدای اصلی هدایت تیم تراکتور قرعه به نام کسی افتاد که کمترین محبوبیت را در بین هواداران دارد. امیر قلعه نوعی مردی با اخلاق و رفتاری خاص و منحصر بفرد در فوتبال ایران مردی که نه تنها در بین هواداران تراکتور بلکه در بین هواداران تیم سابق خودش(استقلال تهران) نیز جایگاهی ندارد. حتی بسیاری از بازیکنان تیم ملی و استقلال نیز رابطه خوبی با او ندارند و همیشه او را به پول پرستی باندبازی و …در فوتبال متهم می کنند. مهدی رحمتی، جواد نکونام و آندو تیموریان تنها نمونه هایی از بازیکنانی هستند که با امیر قلعه نوعی با مشکلات اساسی روبرو شده و مجبور شدند تیم خودشان را ترک کنند. قلعه نوعی دو سه فصل پیش نیز یکبار سرمربی تراکتور شد زمانی که در اوج محبوبیت و افتخار بود ولی نحوه ترک بحث برانگیز تراکتور سازی و پیوستنش به تیم استقلال علی رغم درخواست هواداران و مدیران باشگاه، سبب شد که او خیلی زود از چشم هواداران تراکتور بیفتد و جایگاهش را آنچنان از دست بدهد که در بازی مقابل تراکتور حتی نتواند به تبریز سفر کند. حال تاریخ تکرار شده و امیر پاشا دوباره فرمان تراکتور را در دستانش گرفته است. مربی که فرهنگ و خصوصیاتش فرسنگها با خصوصیات تراکتور و هوادارانش فاصله دارد و شاید بدترین ضربات را از ناحیه افول طرفداران به تیم تراکتور بزند. ذات تیم تراکتور و هوادارانش به گونه ای است که افرادی را قبول می کند که دغدغه و تعصب تراکتور را داشته باشند. افرادی از جنس همین مردم حتی اگر نام و آوازه ای هم نداشته باشند. بر همین اساس است که سرمربیانی مثل فراز کمالوند گرچه نمی توانستند تیم را در بالای جدول نگهدارند ولی می توانستند بیش از 100 هزار نفر را به یادگار امام بکشانند. تیم کمالوند اگر می باخت هم مردم دوستش داشتند چون بازیکنانش یکدست و یک رنگ بودند و تا آخرین نفس برای موفقیت تراکتور میجنگیدند. ولی الان جای بسیاری از این بازیکنان باتعصب مثل مهدی کیانی بازیکنان سربازی آمده اند که هیچ تعصب و علاقه ای آنها را به تراکتور نیاورده است و تنها به خاطر خدمت سربازیشان مجبور به بازی در تراکتور هستند.
با وجود همه این واقعیات، دیگر کار از کار گذشته و امیر قلعه نوعی سرمربی رسمی تراکتورسازی است. چیزی که الان می تواند به تیم کمک کند پایان دادن به حاشیه ها و حمایت همه جانبه از امیر قلعه نوعی است. با فاصله افتادن بین هواداران و سرمربی و در کل تیم تراکتورسازی، ضربه اصلی را خود تیم و ورزش آذربایجان می خورد. به یاد داشته باشیم که تراکتور نه مال قلعه نوعی است و نه مال عباسی تراکتور مال ماست و باید بهتر از گذشته ها حمایتش کنیم. چراکه امروز بهتر از هر زمانی نیاز به حمایت دارد. امیر پاشا هم در این بین امیر پاشای گذشته نیست او ژنرال شکست خورده ای است که همانند گرگی زخمی دنبال برگرداندن آوازه از دست رفته اش می باشد و در این راه سپاهش را تیم تراکتور انتخاب نموده بایستی به او میدان داد تا بجنگد و پیروز شود.
http://yolpress.ir/?p=2297
قلعه نویی :مخالفان من نه هوادار تراکتور هستند و نه آذربایجانی
اتفاقا من مخالف حضور قلعه نویی در تراکتورم هستم، ولی از قضا هم یک هوادار منطقی تراکتورم و هم یک آذربایجانی اصیل ایرانی.
من نظر شما رو محترم می دونم ولی هوادار و عاشق تراکتور آذربایجانم نه تراکتور تهران
تراکتور، همان تراکتور آذربایجان است. این هویت را ما هستیم که به آن داده ایم. ملاک تعیین این هویت، سرمربی و بازیکنان آن نیست. تیم کمالوند هم بیش از 2 نفر بازیکن بومی نداشت ولی تراکتور آذربایجان بود. با پا پس کشیدن ما هویت آذربایجانی تراکتور از بین خواهد رفت. چیزی که بدخواهان تراکتور به دنبال آن هستند.
مردم خطه آذربایجان خوب می داند همه ساله چه حاشیه هایی و با چه اهدافی بر سر تیم تراختور می آورند ودر مقابل این حاشیه ها با خوشتن داری از تیم محبوبمان پر شور تر و منطقی تر از همیشه حمایت می کنیم !
ساغ اول بی منجه ده ائله دوز فیکیر بودور.